هوالحق

تنهایی ِ یک دونده استقامت

فیلمی هست از کوئنتین تارانتینو به درست یا غلط ترجمه کرده اند قصه های عامه پسند در این فیلم ساموئل ال جکسون نقش یک آدم کش حرفه ای را بازی می کند . او با جان تراولتا برای صاحب گنگی به اسم مارسلوس والاس کار می کنند.یکی از ماموریتهایشان کشتن چند پسربچه خیانتکار است.ساموئل ال جکسون قبل از اینکه پسربچه ها را بکشد آیه ای از سفر حزقیال نبی را می خواند : باریکه راه بشر صالح از همه سو در احاطه بیداد گری ها یی است که از خود کامگی و استبداد فاسدین برمی خیزد.متبرک باد آن که چون شبانی به نام صدقه و خیرخواهی ، ناتوان را در گذر از وادی ظلمت هادی باشد ، زیرا که او هر آینه نگهدارنده برادر و یابنده فرزندان گمگشته خویش است . و عقاب شدید و غضب عظیم من بر آن کس که می کوشد برادرانم را مسموم و نابود کند.پس آنگاه که دست انتقام من گریبان شما را گیرد هر آینه خواهید دانست که من (یهوه) هستم » در طول فیلم آدم کش قصه دو سه بار دیگر به مناسبت های مختلف این آیه را می خواند و ... شاید منظور از بشر فاسد ،تویی ــ رفیق خوب من که این وبلاگ را می خواند ــ و منظور از بشر صالح منم که این سطرها را سیاه می کنم و شبان نیز همین وبلاگ است که به آن آمده ای. یا برعکس تو بشر صالحی و من شبان و این سیاهه ای که می خوانید مظهر خودکامگی و فتنه و شر . اما ای کاش همین بود .حقیقت این است که تو همان ناتوانی و من همان استبداد فاسدین . اما من سعی می کنم .واقعا به سختی سعی می کنم تا این وبلاگ که صفحه اش را باز کرده ای شبان باشد.


يا لطيف

<#body#>

 


+

خانه
آرشيو
پست الكترونيك

<#weblogimage#>
نویسندگان
<#authors#>

آرشیو من
<#ArchiveItems#>

لینک دوستان
<#links#>

آمار وبلاگ
<#persianstat#>

خروجی وبلاگ
  RSS 2.0